- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
با دکتر محمد مراد بيات، مدير مرکز فرهنگسازي و آموزش بانکداري الکترونيک:بانکداري الکترونيک؛ جهنم پولشويان
پرینتانتخاب مطلب :علیرضا صادقی -انجمن رایحه سبز یزد
یزدفردا "جام جم -سعيد نوريآزاد:داشتن جامعهاي سالم در گرو داشتن اقتصادي سالم و دور از شبهات و بياعتمادي است. نسل حاضر نگرشي رو به آينده دارد و به تبع آن، كشور نيز در آغاز راهي است براي حركت به سوي آيندهاي متكي بر فناوريهاي نوين. بانكداري كه ستون فقرات اقتصاد جامعه است نيز نميتواند از اين حركت باز بماند. بانكداري الكترونيك به عنوان رهاورد عصر اطلاعات ميتواند جامعه را با شبكه بانكداري كشور هماهنگ و همراه كند كه يكي از نيازهاي اصلي آن، داشتن فرهنگ استفاده از اين نوع تحول اقتصادي است. در اين خصوص با دكتر محمد مراد بيات، مدير مركز فرهنگسازي و آموزش بانكداري الكترونيك گفتگويي داشتيم كه ميخوانيد.
گستره بانكداري الكترونيك از كجا تا كجاست و چه مواردي را شامل ميشود؟
بانكداري الكترونيك محدوديتي ندارد و ميتوان گفت تمام شوون اجتماعي و اقتصادي ما را شامل ميشود. از تمام مراجعات مكرري كه مردم به شبكه بانكداري دارند تا تمام امور اقتصادي غيربانكي مانند خريد فروشگاهي، هزينههاي جاري، مسافرتهاي درونشهري و برونشهري، پايانههاي سوخت و انرژي و تمام افعالي كه در آن نوعي پرداخت وجود دارد، حال پرداخت از هر نوع كه باشد، مانند پرداخت شهريه به مدارس و اقساط به بانكها و هر نوع مبادله پول و اعتبار بين مردم، دستگاههاي دولتي و موسسات خصوصي، مشمول گستره بانكداري الكترونيك ميشود. اين حوزه به اندازه گستره پول و اسكناس در جامعه نفوذ دارد و معني بانكداري الكترونيك يعني پول الكترونيك كه جايگزين پول فيزيكي ميشود.
به طور قطع بستر پيادهسازي بانكداري الكترونيك، جامعهاي است با نيازهاي بسيار. شما نيازهاي جامعه را براي پيادهسازي بانكداري الكترونيك در چه چيزهايي ميبينيد؟
اصليترين نياز اين است كه بپذيريم هر عصر و جامعهاي، نيازها و مقتضيات خودش را دارد و با اين مقتضيات زماني، جامعه بايد آشنا باشد. مانند وقتي معاملات پاياپاي بود و بعد سكههاي طلا و نقره رابط معاملات قرار گرفت تا امروز كه پول به معناي فعلي در دست من و شما قرار دارد. پس اقتضاي امروز جامعه ما اين است كه فضا را به سمت ديگري ببريم. مساله بعدي اين كه هر عصري ميتواند متفاوت با مقتضيات زمان ديگر باشد، پس ما در درجه اول نيازمنديم كه فرهنگسازي كنيم. به اين معنا كه جامعه در عصرهاي مختلف، نيازهاي مختلفي پيدا ميكند و در درجه بعدي نيازمند اين هستيم كه اين مقتضيات و چگونگي استفاده از آنها را ياد بگيريم. اگر جامعه با اين دو مقوله آشنا شود، طبيعي است پديدههاي نو مانند بانكداري الكترونيك ميتواند نقش و كاركرد خود را در روزگار ما بدرستي ايفا كند.
به 2 نكته اشاره كرديد؛ يكي آموزش و ديگري فرهنگسازي. آموزش را از كجا بايد شروع كرد و در چه سطح؟
آموزش را بايد در تمام سطوح آغاز كرد. از مديران شبكه بانكي كه بسيار نيازمند آشنا شدن با فناوريهاي نو هستند تا كاركنان نظام بانكي كشور كه بايد با فضاي جديد كاري آشنا شوند و حتي مشتريان كه هيچ الگوي خاصي براي آنها وجود ندارد؛ چراكه آنها نه از قشر خاصي هستند و نه از يك سطح اطلاعاتي. البته در لايههاي مشخصي از جامعه تاثير آموزشي موثرتر و كاربرديتر است كه آنها ميتوانند دانشآموزان، دانشجويان و نسل جوان كشور باشند؛ چراكه زمينه پذيرش آموزشي را در وجودشان بسيار بيشتر دارند.
آموزش ميدهيم كه فرهنگسازي كنيم و فرهنگسازي ميكنيم كه آموزشها موثرتر باشد. براي اين فرهنگسازي از كجا بايد شروع كنيم؟
فرهنگسازي مقولهاي مقدم بر آموزش است، چرا كه بايد فرهنگسازي كنيم تا جامعه باور كند كه پديده نويني مانند بانكداري الكترونيك يك ضرورت است، سپس آموزش ميدهيم كه از اين پديده نو چگونه استفاده ميشود. پس ما در فرهنگسازي به دنبال تغيير نگرش در جامعه هستيم و در مرحله آموزش به دنبال تغيير رفتار آن ميگرديم. پس ابتدا بايد انديشه و نگرش مردم را نسبت به ضرورت چنين پديدهاي آماده كنيم و با آموزش نحوه استفاده از اين پديده نو را به آنها بياموزيم.
آيا بهتر نيست 2 مقوله آموزش و فرهنگسازي را با هم دنبال كنيم؟
قطعا اينطور است. اگر كسي فهميد كه نبايد براي پرداخت يك قبض به بانك مراجعه و وقت خود را تلف كند داراي نگرشي مثبت به بانكداري الكترونيك است و از همان لحظه نيز بايد آموزش ببيند و امكان استفاده از اين فرصت جديد را پيدا كند.
حالا 2 گام برداشتيم؛ يكي فرهنگسازي و ديگري آموزش و ميخواهيم به رفتارسازي برسيم. حالا اين رفتارسازي چه نمودي در جامعه خواهد داشت؟
در گام اول ميتوانيم مشاركت و استقبال مردم از پرداخت قبوض به صورت الكترونيكي را ملاك بانكداري الكترونيك قرار دهيم. به طور متوسط سالانه 700 ميليون قبض از سوي سازمانهاي دولتي براي مردم صادر ميشود كه هزينههاي بسياري را براي نظام مالي و بانكي كشور ايجاد ميكند. به عنوان نمونه برآوردي كه از شبكه بانكي داشتيم هر قبض 400 تا 500 تومان براي بانكها هزينه ايجاد ميكند. براي شركت صادركننده نيز تهيه و ارسال قبض هزينههايي را در بر دارد و مردم هم فرصتي را بايد اختصاص دهند تا براي پرداخت اين قبض به بانك بروند، در آنجا معطل شوند و نيز در شهر تردد كنند كه جمع هزينه اينها مبلغي بالغ بر چندين ميليارد تومان است. پس براي اين كه ببينيم مردم چه مقدار براي فرار از اين هزينه نامعقول آمادگي دارند تا با ابزار الكترونيكي قبوض خود را پرداخت كنند. دومين گام اين است كه ما خريدهاي خود را با ابزار الكترونيك انجام دهيم؛ چرا كه با اين كار امنيت خودمان حفظ ميشود و ديگر نيازي به حمل پول براي يك خريد نيست، بعلاوه نگراني از كم آوردن پول در هنگام خريد نيز برطرف ميشود. اين دو ميتوانند نشاندهنده نفوذ بانكداري الكترونيك باشد، اما اگر ميبينيم امروزه نسبت سرمايهگذاري در اين زمينه با ميزان استقبال مردم يكسان نيست دليل بر استقبال نكردن مردم از بانكداري الكترونيك نيست؛ بلكه اين ميتواند ريشه در آموزش ناكافي و يا ناسالم داشته باشد.
دليل ظهور و رونق بانكداري الكترونيك مزاياي آن است. اين مزايا براي سطوح مختلف مردم چيست؟
بانكداري الكترونيك در سطوح كلان موجبات رشد و انضباط اقتصادي در رشد و صرفهجوييهاي ملي را فراهم ميآورد؛ مانند مثال قبوض. بانكداري الكترونيك جهنم پولشويي است و مانع از تبادل و استفاده پولهاي كثيف در جامعه ميشود. به شفافسازي سيستم مالي كشور كمك ميكند و از سوي ديگر امكان تبادل مالي همه را با آن سوي مرزها نيز فراهم ميكند.
مزاياي اين پديده براي سطوح عام جامعه يعني خانوارها چيست؟
نخست آن كه مانع حمل پول نقد از سوي افراد ميشود. در عين حال تمام سرمايه در اختيار فرد است و اگر قصد سفري دارد، ديگر نيازي براي نگرانيهاي اينچنيني نيست و حتي فرزندان ما نيز از حمل پول بينياز ميشوند و امنيت آنها نيز افزايش مييابد. دوم آن كه هزينهها را كم ميكند. به عنوان مثال نيازي نيست كه فرد در ساعتي مشخص در بانك حضور يابد تا يك كار روزمره را انجام دهد و ميتواند 24 ساعته از بانك و دارايي خود استفاده كند. ديگر نيازي نيست براي پرداخت يك قبض 10 هزار توماني چند هزار تومان متضرر شويم. مزيت ديگر آن كه آرامش خاطر را براي خانوارها به ارمغان ميآورد؛ مانند وقتي كه فرزندي از خانواده در شهري ديگر دانشجو يا مسافر يا سرباز است كه نياز دارد برايش پول ارسال شود، در بانكداري الكترونيك اين كار فقط چند كليك است. يكي از سودهاي كلاني كه جامعه از بانكداري الكترونيك ميبرد، اين است كه تمام پول و سرمايه مردم هميشه در بانك است و ديگر پول براي مصارف روزمره در جيب كسي تبديل به سرمايه سوخته نميشود.
يعني ميتوان تمام مزاياي اين پديده را ناشي از حركت جامعه از پول به اعتبار دانست. يعني به جاي پول اعتبار را خرج ميكنيم؟
بله. فرض كنيد 100 تومان در حساب داريم كه بايد براي مصارف روزانه هزينه كنيم. در بانكداري الكترونيك نيازي نيست كه همه آن را يكباره برداشت كنيم و ميتوانيم بسيار آرام آرام اين پول را خرج كنيم كه اين خوابيدن سرمايه در بانك براي ما اعتبار ايجاد ميكند و بانك در ازاي اين اعتبار 100 تومان ديگر به ما اعتبار ميدهد و با گرفتن كارت اعتباري از بانك ميتوانيم 2 برابر موجودي هزينه كنيم كه اين يك پشتوانه براي حفظ امنيت مالي و فكري خانوار است.
تمام اين صحبتهاي ما درباره بانك الكترونيك و مزاياي آن حاصل بنايي است كه روي يك زيرساخت منسجم ايجاد شده باشد. زيرساختهاي بانكداري الكترونيك از نظر شما چيست؟
اولين نياز، زيرساختهاي فني مخابرات است كه به هر حال نياز است كل كشور يك شبكه پايدار و آنلاين باشد و زيرساخت ديگر مسائل حقوقي است يعني نقل و انتقال مجازي پول و اعتبار بار حقوقي مضاعفي را ايجاد ميكند كه بايد زيرساخت مناسب آن فراهم شود. يكي ديگر از زيرساختها بحثهاي فرهنگي و آموزشي است كه بايد با برنامه شروع و دنبال شود. اما اينها با هم تعاملات متقابل دارند. اگر زيرساخت شبكه ما كامل نباشد، ممكن است در جاهايي به امنيت و اعتماد عمومي لطمه وارد شود و از طرفي اگر نگاهها و نگرشهاي حقوقي ما برقرار نشود، ممكن است بر اعتماد عمومي جامعه اثر منفي بگذارد. حال اگر تمام اين موارد درست باشد اما مردم ما توانايي استفاده از آن را نداشته باشند، مطمئنا مردم و شبكه بانكي سود بهينه را از اين روند نبردهاند. اينها در واقع يك چرخه هستند تا يك نظام بانكي نوين را پياده كنند.
وضعيت زيرساختها را در كشور چگونه ميبينيد؟
در اين زمينه وضعيت مطلوب نيست. اما اقدامات بسيار خوبي براي اين كار صورت گرفته است و هر چقدر تقاضاي عمومي براي استفاده از بانكداري الكترونيك و خدمات عمومي آن افزايش يابد، قطعا بر شدت و سرعت اصلاح برخي زيرساختهاي مخابراتي و حقوقي ما ميافزايد.
براي احياي بانكداري الكترونيك در كشور بايد مجموعهاي تشكيل شده باشد. متولي اين مساله بخصوص در امر فرهنگسازي كيست؟
ما در كشور بايد به رشد مطلوبي در بانكداري برسيم و قطعا متولي بانكداري الكترونيك بانكها هستند. از بانك مركزي گرفته تا بانكهاي خصوصي و در راس همه وزارت اقتصاد و دارايي كه متولي كليه امور است. براي اين موضوع شورايي به نام شوراي راهبردي بانكداري الكترونيك تشكيل شده است كه متشكل از نماينده بانك مركزي، وزارت اقتصاد و تمام بانكهاي كشور است. اين شورا كارها را در قالب 9 كارگروه تقسيم كرده است، مانند زيرساخت، تبادل بين بانكي، امنيت و چند كارگروه ديگر كه از جمله آنها كارگروه فرهنگسازي و آموزش است و از آنجا كه اين كارگروه وظايف بسيار گسترده و متفاوتتري از سايرين دارد و با توجه به اين كه فرهنگسازي يك پروسه است و نه يك پروژه، رياست مراكز و بانكها تصميم گرفتند مركزي براي فرهنگسازي و آموزش شكل گيرد كه نام اختصاري آن فاباست و اكنون در سالگرد تاسيس آن نيز هستيم.
بانكداري الكترونيك نيازمند تكامل 2 وجه است؛ يكي بخش اجرايي و ديگري مردم. نقش مردم در اين فرآيند چيست؟
سرمايه بانك كمتري است و هرچه مردم بيشتر اعتماد كنند، باعث ايجاد فضاي گستردهتر براي حركت بانكها ميشوند.
اگر ما كشوري پيشرفته ميخواهيم و در مواقعي انتقاد و اعتراض ميكنيم، براي اين است كه ميدانيم در شان ملت ايران نيست، مسير توسعه را آرام آرام طي كند. پس اگر مردم ما واقعا خواهان كشوري توسعه يافته هستند، قطعا يكي از وجوهي كه ميتواند ما را در منطقه و جهان سرآمد كند، استفاده از بانكداري الكترونيك است.
نقش رسانهها در ترويج بانكداري الكترونيك چيست؟
پايه ترويج اين مساله فرهنگسازي است و فرهنگسازي بدون اطلاعرساني معنا ندارد. نقش رسانهها اين است كه پايه اصلي فرهنگسازي هستند و هر چقدر شبكه رسانهاي كشور تحولات داخل شبكه بانكي را بهتر جلوه دهد، نتيجه بهتري به دست خواهيم آورد. نياز بانكها ايجاد تعامل با مشتري است و نقطه اصلي اين تعامل، رسانهها هستند.
یزدفردا
http://www.yazdfarda.com/news/af/14973/
برچسب ها
اخبار مرتبط
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
- هیچ نظری موجود نیست
سهشنبه 12,نوامبر,2024